در تاریخ سوم اگوست در „پروگر“ نمایشگاهی برگزار شد و تعدادی از تصاویر و متنهای محبوبه طاهری به نمایش گذاشته شد. در اغاز ، محبوبه یکی از متنهای خود با نام „مرا ببین“ را خواند. بعد از ان، گروه موزیک با اهنگسازی میریام هسسیگ ، به مدت نیم ساعت، برنامه ای بر اساس داستانهای تابلوهای محبوبه برگزار کردند.
محبوبه طاهری دختری جوان از افغانستان است که در ایران به دنیا امده و بزرگ شده و در ایران کتابی با نام “ دست تقدیر خدا “ منتشر کرده است. زمانی که در صربستان بود تحت فشار افسردگی ناشی از سختیهایی که تحمل کرده بود قرار گرفت و با کمک یک هنرمند و پزشک معالجش ، تشویق به نقاشی شد و نقاشی را اغاز کرد. در سوییس با „باربارا بالبا وبر“ اشنا شد و باربارا که تحت تاثیر قصه پر غصه او و زیبایی نقاشیهای اموزش ندیده او قرار گرفته بود تصمیم گرفت از محبوبه حمایت کند.
تصاویر و متنهای محبوبه ، صدای بسیاری از زنان ساکت و خاموش ، با داستانهای مشابه است که نمیتوانند ظلمها و نامرادیهای موجود را نقد کنند . او با هنرمندی کامل، در تصاویر خود، سختیهای زنان را، با رنگهای مات و تیره به نمایش میگذارد. او معتقد است رنگهای تیره نقاشیهایش ، میتوانند فضای غم الود روحیه او را بهتر بازگو کنند.
آنچه بیش از هر چیز دیگر مرا تحت تاثیر قرار میدهد ترس و طلب رهایی و ازادی در تابلوهای این دختر جوان هنرمند است. انچه محبوبه و همه زنان سرزمین او میخواهند به زبان بیاورند اما نمیتوانند، نقاشیهای او با صدای بلند بیان میکنند.
محبوبه هم میبایست مثل خیلی از زنان افغانستان خاموش بماند و تحت تسلط محدودیتهای سنتی رنج ببرد. اما او با شجاعت راه دیگری بر میگزیند و همه محدودیتها، سختیها، غمها و بی عدالتیها علیه زنان را با رنگهای مشخص و خاص خود و همچنین خطوط ساده و بدون اموزش ، نشان میدهد. در هر تابلو، فریاد بلند دختر جوان شنیده میشود که : „من یک انسانم و حق دارم ازاد و قوی زندگی کنم“.
در لابلای خط به خط دلنوشته های محبوبه هم میتوان نیاز ها و محدودیتهای زنان سرزمینش را دید و شنید.
هر یک از پناهندگان و بیش از همه زنان پناهنده ، قصه های غم انگیز خاص خود را دارند. بعضی از این قصه ها چنان تلخ و پر رنج هستند که باور انها امکان پذیر نیست. محبوبه تصمیم گرفته قصه پر غصه خود را با نام “ داستان محبوبه“ بازگو کند.
باربارا، محبوبه و گروه موزیک تلاش میکنند داستان محبوبه را در قالب یک کتاب یا فیلم تولید کنند. این داستان میتواند قصه خیلی از زنان دنیا باشد.
https://wemakeit.com/projects/the-mahboubah-story